اندر احوالات من

ساخت وبلاگ

دراز کشیدم رو تخت و دارم به چک چک شیر ظرفشویی گوش میدم، انگار تنبلیم میشه پاشم برم سفتش کنم.

اگه خدا یاری کنه باید پاشم آرایش کنم و لباس بپوشم ک تا همسر اومد بریم خونه مامانش، امشب مادرجون همسایه قدیمشو دعوت کرده خونشون...سمانه خانم.

اکثر اوقات، خصوصا وقتایی که قرار باشه با همسر بریم خونه مامانش خیلی عجله داره، خصوصا که منم دیر آماده میشم،،، البته من عمدا دیر حاضر نمیشمااااا...کلا یکم لفتو ام.

خلاصه اون غر میزنه، من غر، اون غر من غر و بعدشم دعوا

حالا امشب میخوام یکم زودتر آماده شم ک وقتی میاد زود بریم...ک دعوا نشه. از اونجایی ک تو دوره بی نمازی ام دیگ نمیخوام بگم صبر کن تا من نمازمو بخونم بعدش بریم....

.....

امروز یکی از دانشجوها زنگ زد بهم و چنتا متد خواست،، ازونجایی ک بسی مهربانم متدها رو بهش دادم... دلم نمیخواد مث آدمای بخیل الکی طرف رو هی معطل کنم و براش ناز کنم... والا انقد بدم میاد ازین جور آدما، بنظرم آدم اگه کمکی از دستش بر میاد باید انجام بده تا خدا هم گره از کارش باز کنه.

....

و هنوز برام سوال است که چگونه میشود غلظت dishwash liquid را زیاد کرد با این شرایط؟؟؟

 

راست گفتند......
ما را در سایت راست گفتند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mydailydairy بازدید : 129 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 12:06