کاش یکی بود ک من مادرش بودم

ساخت وبلاگ

این ماه هم ب مادر نشدن گذشت

امروز هم به گریه گذشت

آهای موجود دوست داشتنی

خیلی وقته منتظرتم

خدایا یعنی جایی از این کهکشان بزرگ هست ک روحی در انتظار هلول در جان من رو داشته باشه؟

یعنی دست کوچکی هست ک دور انگشتانم حلقه بشه؟

و باز هم همون حسرت....همون آرزوی از ته دل

کاش یکی بود ک من مادرش بودم و او هم پدرش

......

+

همسر...

ممنونم ک چیزی نمیگی

ممنونم ک بزرگواری میکنی

صبوری میکنی

لبخند میزنی

♥ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 0:7 توسط پریماه:

راست گفتند......
ما را در سایت راست گفتند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mydailydairy بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 6 اسفند 1402 ساعت: 19:09