کم گوی و گزیده گوی...کلا

ساخت وبلاگ

برادر شوهر یدفه قاطی میکنه ها

سر یه شوخی من بابت گلها ک خریده بود برا زنش یدفه برگشت گفت بابا چقد گیردادین به گلها...ول کنید دیگه.

انقد بدم اومد که نگو

بعد برا شیرینی ارشدم که نداده بودم هزار بار بهم گفت، منم هر هزار بارشو فقط خندیدم،،، من بدم میاد کسی رو ضایع کنم یا تو جمع کوچیکش کنم.

شاید اینم نشانه ضعف باشه...چون فقط من اینجورم.

...

+ یکهفته میشه که اومدیم خونه آجی مستقر شدیم

یجورایی خوبه...یجورایی معذبم...چون کرایه نمیدیم

راست گفتند......
ما را در سایت راست گفتند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mydailydairy بازدید : 133 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 12:06